متروپلیزم – Metropolism (قسمت نوزدهم – فایل صوتی ششم ؛ تمرکززدائی)

6. تمرکززدائی - فایل صوتی شماره شش (متروپلیزم ؛ شخصیگری و مالکیت فردی)        

خب، یه سؤال اساسی هست که اینجا باید به اون پاسخ بدیم :       
می پرسن که چرا ما متوجه این موضوع نشدیم که کالاها -یا اساساً کمیت های – فی الذات صاحب ارزش که تامین نیازهای اساسی و حیاتی انسان رو برعهده دارن به ظاهر بی ارزش قلمداد شدن و کالاها و کمیت های فی الذات فاقد ارزش که هیچ ارتباطی با نیازهای حیاتی و اساسی انسان ندارن(نظیر همون لاکچریها و زینتی و زیور آلات و سایر اسباب و آلات قرطی بازیها و غیره) صاحب ارزش و بها شدن !؟      
پاسخ به این سوال 2 بخش هست ؛         
دلیل اول ) برای اینکه اکثریت جامعه امروز ما در زندانی متولد شد و رشد و نمو پیدا کرد  بِنام متروپل( و همچنین عصر و دنیائی جدید)، که این معضل در اونجا یک قانون بوده ..!!!
فرضاً ما از زمانیکه چشم باز کردیم، دیدیم که آب و نون و خورد و خوراک و غیره ارزون هست(نسبت به سایر اقلام) ولی زمین گرون هست، جواهرات گرون هست، لوازم خونگی گرون هست، و غیره و غیره..   

دلیل دوم ) و دلیل دوم اینست که ما با بحران مواجه نشدیم(منظور بحران فراگیر نظیر جنگهای جهانی هست) و در شرایط امن و امان بِسر می بردیم.. و همونطور هم که در قسمتهای ابتدائی همین سری فایلهای صوتی اشاره کردیم یکی از معدود ویژگیها و نتایج مثبت بحران و شرایط حادثه اینست که به بیداری و آگاهی نوع انسان منجر میشه و انسان رو متوجه ارزشهای حقیقی میکنه.. 

اما بپردازیم به ادامه مبحث تمرکززدائی ؛
یکی دیگه از مواردی که می تونست در بحث تمرکززدائی(مقابله با متروپلیزم و تمرکزگرائی) کمک حال ما باشه "مبارزه با شخصیگری و مالکیت فردی" بود..           
البته این پدیده شخصیگری و مالکیت فردی یک مبحث بسیار گسترده ای هست که ما سعی می کنیم در اینجا به شکل خلاصه و کوتاه اشاره ای مفید به اون داشته باشیم که کفایت کار مارو بکنه..        
ببینید دوستان!.. ما در توضیح "مقابله با شخصیگری" می تونیم خدمت نظام وظیفه رو مثال بزنیم ؛            
شما وقتی به خدمت نظام میرید همون روز اول به شما خیلی قاطعانه میگن که اینجا شخصیگری وجود نداره..
مرام شخصیگری رو بگذارید پشت در پادگان و بایید داخل..!        

خب اینطور مسائل اوایلش سرباز جماعت رو خیلی اذیت میکنه و عذاب میده، به این دلیل که یک سری آزادیهای نامشروع و یک سری آزادیهای ناشایسته و نابایسته که اصلاً اسمش رو آزادی نمیشه گذاشت، نوع انسان تربیت شده و ثمره متروپل رو گستاخ بار آورده.. خب ما در معضل متروپلزم با بحث شخصیگری و مالکیت فردی به شکل بسیار گسترده ای مواجه هستیم.. جسارتاً فرد یا افراد هر غلطی که دِلش بِخواد میکنه، هر خلافی رو انجام میده و اسمش رو میذاره آزادی.! درحالیکه زیاده خواهی هاش محیط زیست و حیات و بقاء زمین و سایر موجودات رو با مخاطرات جدی مواجه کرده .. اعتراض هم که بهش میکنی یا با مشت و لگد جوابتو میده و یا میگه انسان آزاد آفریده شده.!!   
یکی از معضلات و مضرات بزرگ مبحث شخصیگری و سایر آزادیهای فردی همین هست.. کافیه که یه مقدار هم انسان فاقد جنبه باشه و فاقد تربیت و آموزش صحیح باشه اونوقت راه میفته و محیط زیست رو به لَجن میکشه، جنگلها رو آتیش میزنه،دریا وآبها روآلوده می کنه و میگه مال خودمه وحق استفاده از سهم خودم روکه دیگه دارم!   
طرف چون تصور میکنه که مالک هست و مال خودش هست، میتونه اونو نابودکنه و از بین ببره..شما بچه ات هم مال خودت هست، آیا میتونی بکشیش!!؟ نه..             
خب شما مسلماً شاهد بودی که افراد فرهنگ آپارتمان نشینی نداشته بعدش از اونطرف رفتن  40-30 واحد آپارتمان قوطی کبریت ساختن و یه اُمت رو چپوندن توش..!  بعدش نتیجه چی میشه !؟.. اینکه دائماً در جنگ و دعوا و ستیزه هستند.. چرا !؟ چون ریشه اصلی اون همین بحث شخصیگری و مالکیت فردی هست..     
طرف نمیتونه این رو درک کنه که نگهداری و حفاظت از یک ملک مشاعی، بحث شخصیگری و مالکیت فردی رو برنمی تابه .. طرف قادر نیست بپذیره در جائیکه پای منافع عام و مالکیت عام درمیون هست باید پا روی خودش بذاره و شخصیگری و مالکیت فردی رو رها کنه و بگذاره کنار..و غیره.   
البته ناگفته نمونه که یه بخشی از جاذبه های متروپل، همین بحث گستردگی اون و هرکی به هرکی بودنشه که وقتی بحث شخصیگری و مالکیت فردی هم به اون اضافه میشه و روی اون سوار میشه، یه معجون عجیبی و یه ترکیب عجیبی رو بِوجود میاره و افراد هم خواسته و ناخواسته درگیر معضلات این گردباد میشن.!   
به هرجهت ما خیلی پیش از این می بایست  مالکیت فردی و این به ظاهر آزادیهای فردی رو محدود می کردیم و با شخصیگری و روحیه سرکش شیطانی نهان شده در درون انسان عصرجدید، به مقابله برمی خواستیم اگر که واقعاً مصمم بودیم که گره متروپلیزم رو باز کنیم و با تمرکزگرائی مبارزه کنیم.