و اینک آخرالزمان

و اینک آخرالزمان

به نام خدای مهربان - ارائه مطالب و مقالات آخرالزمانی
و اینک آخرالزمان

و اینک آخرالزمان

به نام خدای مهربان - ارائه مطالب و مقالات آخرالزمانی

متروپلیزم - Metropolism (قسمت شانزدهم-فایل صوتی چهارم؛ تمرکز گرائی)

اگه اجازه بدید یه نکته کوچیک رو اینجا بِعنوان مثال اشاره بکنم ؛   
.. سالها قبل ما در محل کارمون یه دستگاه
PC (یا همون کامپیوتر) داشتیم..   
یه مدتی بنده خیلی اصرار داشتم که این دستگاه رو عوضش کنیم.. و ردش کنیم بره و یه جدیدش رو بگیریم..  
 و نظرم این بود که بِروز باشیم..   
شریک ما با این موضوع مخالفت میکرد و ما دونفر سر این موضوع بِقولی چَلِنج داشتیم..          
تا اینکه یه روز همکارم گفت :    
فلانی میخوام امروز ازت یه سوالی راجع به موضوع تعویض دستگاه بپرسم و ازت میخوام خوب درموردش فکر کنی.. گفتم :            
درخدمتم بفرمایید!..       
رفیقمون گفت :
فلانی تو انسان صاحب اعتقادی هستی ،  تو رو قسم میدم به اعتقادات و به باورهات که بمن بگی آیا این دستگاه
PC کاروبار ما رو کفایت میکنه یا نه !؟  
آیا اون کاری رو که ما لازم داریم برای ما انجام میده یا نه !؟           
آیا اونچیزی که ما بِعنوان یه ابزار کاری ازش انتظار داریم هست یا نه !؟         
خب اولش ما کمی جا خوردیم و سعی کردیم یه موردی چیزی پیدا کنیم تا التزام به لزوم تعویض دستگاه رو توجیه کنه.. بعدش هرچی گشتیم دیدیم نه واقعاً دلیلی نیست ..ودرواقع اونجا بودکه دیدم واقعاً دستم خالیه وهیچ ادله ای مبنی بر وجوب و لزوم تعویض اون دستگاه
PC وجود نداره و اینطور بود که پی به حقیقت بردم و شرمنده شدم..        
و اونجا بودکه فهمیدم این اصرار و پافشاری برای تعویض اون دستگاه
PC  برای ارضاء یک نیاز نفسانی و خواهش درونی و موضعی کاملاً شخصی بوده و شایدم یک نوع همرنگی با جماعت و الی آخر.. و مشخص شد که این موضوع به هیچ عنوان ربطی به کارائی و کارآمدی اون دستگاه بیچاره نداره..!   

یه بنده خدائی از اسکاندیناوی اومده بود(حدودای سال 2008)ومیگفت که اونجا ملت هنوز از گوشی گوشکوبی (منظورش گوشیِ مبایل نوکیا مدل 2110 بود) استفاده میکنن.. و ازشونم که میپرسی میگن همین گوشی کاروبار ما رو راه میندازه و جوابگو هست...!           
حالا شما خودت حساب کن هر وسیله جدیدی 
مثل همین کامپیوتر/گوشی مبایل/تلویزیون وسایر اقلام ولوازم منزل و لوازم شخصی-  که تولید وجایگزین میشه ، به ازای اون یک وسیله مستعمل باید به چرخه زباله اضافه بشه و از طرفی برای هر یک عدد تولید جدید ، منابع اضافی باید به مصرف برسه.. کار اضافه انجام بشه.. یه لیوان آب و یه لقمه نون بیشتر مصرف بشه .. یه چراغ بیشتر روشن بمونه.. عرق اضافی ریخته بشه .. نفس اضافی کشیده بشه و الی ماشاالله...  
ما باید سعی کنیم به مرتبه ای برسیم که در چرخه حیات و زندگی یک حرکت اضافی و زائد و مازاد هم انجام نشه..      

شما فرض کنید که این منبع انرژی دیگه به انتهای خودش رسیده از طرف دیگه اون سطل زباله(زمینی و آسمانی) دیگه انباشته شده و جائی برای اضافه کردن آلودگی و زباله نداره..                    

برای مثال شما بیا و فرض کن که از کل سرمایه زندگیت 1 میلیون بیشتر ته جیبت نمونده.. مجبوری قرون قرون خرج کنی تا شاید یه کم بیشتر دوم بیاری.. امروزه حقیقت وضعیت انسان و جامعه بشری اینجوریه..         

اگه میبینی جنسی که داری کارتِ رو رامیندازه ، دنبال جدید کردن و نو کردنش نباش .. دنبال خرید جدید نباش! حالا یوقتی میبینی که یه جنسی داری که هزینه تعمیرات نگهداریش بالا رفته .. بِقولی به خرج افتاده ، و تعویضش بصرفه تر از نگهداشتنشه.. یا مثلاً یه ماشین لکنته ای داری که واقعاً دردسرسازه و هزینه سازه و آلوده کننده محیط زیسته و بِقولی نداشتنش از داشتنش به صرفه تره.. حالا چنین مواردی قابل پذیرشه.. ولی نه اینکه تا یه جنسی تلق و تولوقی میکنه سریع تعویضش کنی ! ..

ما اگه بیاییم و با این رویکرد به قضیه نگاه کنیم که ؛          
هرجنس مصرفی رو که در زندگیِ روزمره باهاش سروکار داریم از یه سوزن نخ بگیر الی ماشاالله ، اگه میبینیم که کاروبار ما رو انجام میده و لزوم و وجوبی جهت نوگرائی اون وجود نداره ، بیاییم و صرفه جویی کنیم و از خرید جدید صرفنظر کنیم و قانع باشیم و دنبال نو و جدید کردنش نباشیم..
و اگه این رو الگوسازی کنیم و سرمشق قراربدیم در بحث جلوگیری از تولید آلودگی خیلی کمک کردیم و خیلی نقش موثر و مفیدی ایفا کردیم و همچنین در بحث صرفه جوئی در مصرف انرژیهای مادی و معنوی و غیره و غیره.. وقص علی هذا..!  

خب این بحث آلودگیم اینجا به پایان میرسه و در انتهای بحث ما یک جمع بندی کلی و خلاصه انجام میدیم از اونچه  در این جلسه(فایل صوتی شماره 4) خدمت شما ارائه شد ؛             
موضوع اصلی بحث مربوط بود به  "چرائی برپائی متروپلها و افزایش رونق آنها در قرن بیستم" ...          
ودرپاسخ هم اشاره کردیم که دلیل عمده اون "تمرکزگرائی" بود..!             
اما این تمرکزگرائی در قرن بیستم با چه منظور و هدف و مقصود و نیتی انجام گرفت!؟            
و اشاره شد که با سه هدف عمده :           
1- تخریب و نابودی       
2- بدالگوسازی و بدآموزی        
3- آلودگی       
که هر سه هدف ، بِمنظور تعقیب ایده ها وایدِآل ها ، و اجرای مقاصد شوم و پلید ابلیس ملعون بر روی زمین بود!


پایان فایل صوتی شماره
چهار  


 

پایان مبحث تمرکزگرائی