إِنَّ الشَّیْطَانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا
بی تردید شیطان، دشمن شماست، پس او را دشمن خود بگیرید
Verily Satan is an enemy to you, so treat him as an enemy
قرآن کریم - سوره سی و پنجم (فاطر) - آیه 6
کالبد شکافی
Dissection
... و اما مقدمه ؛
الف – پس از مبحث پیشگفتار که در سرآغاز کتاب عنوان شد، در این فراز و به عنوان مقدمه می بایست در ابتداء به عرض برسانم که آنچه شما در این کتاب ملاحضه خواهید فرمود، تماماً سخنان و مطالبی است که بارها و بارها و بارها توسط منتقدین، مطلعین، آگاهان، سیاسیون، نظریه پردازان، نویسندگان، سخنرانان و سایرین از سایر اقشار جامعه جهانی، در مقاطع مختلف زمانی و درجایگاه ها و تریبون های مختلف و متفاوت به صورتهای گوناگون، مطرح و بیان شده است و اینجانب تنها به قصد واکاوی و لایه شکافی آنها اقدام به کتابت این مرقومه که "کالبدشکافی" نام دارد، نموده ام و امیدوارم که این مسیر سخت و دشوار را بتوانم با مساعدات و یاری جناب ملک تعالی؛
حضرت الله جل جلاله ، با آبرومندی و سرافرازی به پایان ببرم، و البته بِخوبی واقفم که این کار سهل و آسانی نخواهد بود، اما این را نیز به تجربه آموخته ام که یاری و مساعدت پروردگار یگانه و یکتا، هرسختی و دشواری را آسان خواهد نمود. انشاالله...
...و اما بعد :
ب- جهت اطلاع تمامی مخاطبان، خوانندگان و دنبال کنندگان گرامی که علاقمندند تا یک دید جامع و کلی از آنچه در این کتاب عنوان خواهد شد، داشته باشند، باید اینگونه به عرض برسانم که؛
"چکیده و خلاصه تمامی آنچه بنده قصد بیان آن در این کتاب را دارم، همان پیامی است که گاوراس بزرگ(کارگردان یونانی-کنستانتینو کوستا گاوراس)، 55 سال قبل در فیلم سینمائی Z به اطلاع جهانیان رسانید ! "
اما شاید بپرسیم که این پیام بزرگ فیلم Z چیست !؟
فیلم سینمائی "زِد" به کارگردانی کوستا گاوراس، محصول سال 1969 میلادی، داستان یک قاضی جوان و پاک تینت است که برحسب انجام وظیفه و رسالت کاری-انسانی خود، یک پرونده بسیار خطرناک سیاسی-نظامی را تقبل می نماید. رؤسای او که همگی از بزرگان و مهتران عرصه قضاوت هستند، سعی می کنند تا وی را از این کار منصرف نمایند و حتی از سوی مقامات بالاتر به او پیشنهادات بسیار چشمگیری ارائه می شود تا بلکه بدان وسیله وی را از قبول این پرونده برحذر دارند اما این قاضی جوان و شجاع از تصمیم خود منصرف نمی شود.
نهایتاً خود شخص وزیر دادگستری طی یک ملاقات خصوصی به وی می گوید؛
" باتوجه به اینکه پدرت رئیس کل اسبق نیروی پلیس یونان بوده است و تو از خانواده سرشناس و خوشنامی هستی، من نمی خواهم که در این مسیر صعب و دشوار دچار مشکل یا حادثه بشوی و باتوجه به احترام ویژه ای که برای مرحوم پدرت و خانوادتان قائل هستم به تو اعلام هشدار می کنم که حتی ممکن است جانت را برسر این پرونده بگذاری، اما اگر واقعاً از همه چیزت گذشته ای و عزم به مبارزه و قبول این پرونده را داری، من نیز به انتخابت احترام می گذارم و تمامی ابزار، امکانات و اطلاعات لازم را در اختیارت قرارمی دهم ! "
و اما قاضی جوان این قصه با فراست و زیرکی خاصی که داشته موفق می شود تمامی متهمین پرونده را که از بزرگان و رِجال سیاسی-نظامیِ کشور یونان بوده اند(که در این فیلم نمادیست از ظلم و ستم، و همچنین طاغوت و کاپیتالیسم و منفعت طلبی)به پای میز محاکمه بکشاند و به جرم دست داشتن در توطئه قتل یک شخصیت برجسته سیاسی و همچنین سرکوب مخالفان حکومت(که در این فیلم نمادیست از مظلومیت، انسان مداری، جامعه گرائی، و ضدیت با تفرعن و طاغوت) محکوم به اشد مجازات نماید !!!
جنبش مخالفانِ حکومت، این پیروزی بزرگ را در سراسر یونان جشن گرفته و به یکدیگر شادباش و تبریک میگویند.. اما هنوز آنها جشن شادمانی خود را به پایان نبرده اند که با یک حکم سلطنتی(و یک شبهه کودتا) مواجه می شوند که برطبق آن تمام متهمان تبرئه شده و در مقام و پستهای خود ابقاء میگردند و تمامی شکات(شاکیان) نیز به طرز مرموزی به قتل رسیده و یا ناپدید میگردند و قاضی جوان پرونده نیز از سمت خود(قضاوت) عزل شده و به یک رتبه و مقام بسیار پایین، تنزل می یابد!
بزرگواران! قصه فیلم زِد-Z ، تمامی واقعیت و حقیقت آنچیزیست که ما درجهان امروز با آن مواجهیم ؛
شما اگرهم بتوانید از موانع بیشماری که در پیش پای شماست عبور کرده و به مقابله با این سیستم جهانشیطانی برخیزید و با تمامی قدرت خود آن را رسوا کرده و سرکوب نمائید و یا به اشد مجازات محکوم کنید، بلافاصله شیطان شخصاً مداخله (وِتو) نموده و متهمین را آزاد می نماید و یا اینکه سند میگذارد و راه فساد را مجدداً برای آنها میگشاید و چنانچه اعتراضی هم به نزد حکمرانان و فرمانروایان ببرید، یا نیست و نابودتان میکنند و یا اینکه در پاسختان خواهند گفت که ؛ "دستور از بالاست ! "
همانگونه که بارها و بارها درطی مقالات عرض نمودم، به اعتقاد این حقیر، احتمالاً یگانه راه غلبه بر این فتنه های عظیم آخرالزمانی که زمین و اهل آن را در معرض انقراض و نابودی قرارداده است، نابودی مستقیم خود شخص ابلیس پایه گذار این سلطنت اهریمنی و بنیانگذار این نظام جهانشیطانیست، و برای این مهم نیز باید مستقیماً به سراغ خودِ خدایتعالی –حضرت الله جل جلاله- رفت،آنهم با دعای بندگان و آمین جمیع آمین گویانِ مستجابُ الدعوه، مقرب و صاحب آبرو و اعتبار نزد درگاه الهی، سپس درصورت اجابت توسط حضرت حقتعالی -بنابر اراده، مشیت و دستور جناب حضرتش- به واسطه مداخله قوای الهیش و یا به واسطه ظهور مستقیم حجت برحقش حضرت ولی الله الاعظم(عج) و یا به هر طریق دیگری که خودِ جناب حضرتش صلاح و مصلحت میداند و لاغیر.
ج- ویروس اچ.آی.وی HIVو بیماری ایدز AIDS !
هنگامیکه ویروس اچ.آی.وی به بدن انسان وارد می شود، از نظر پزشکی می گویند که شخص، آلوده به ویروس شده، اما این وضعیت تا زمانی هست که تعداد نیروهای مهاجم(ویروس اچ.آی.وی HIV) از تعداد نیروهای مدافع(سیستم دفاعی بدن انسان) کمتر است.. اما فعالیت شدید ویروس اچ.آی.وی و تکثیر فوق العاده آن سبب می شود ارتش مهاجم تا جائی پیشرفت کند که تعداد نیروهای آن از ارتش مدافع بسیار بسیار بیشتر می شود و در آن هنگام است که اطباء اصطلاحاً می گویند شخص بیمار به ایدز مبتلا شده است.. اما عملکرد ویروس درطی این بیماری بدینگونه است که در زمان ورود به بدن انسان به شکل بسیار فریبکارانه و با حیله گری خاصی سیستم دفاعی بدن انسان را گمراه نموده و به حساس ترین مرکزدفاعی بدن انسان که اصطلاحاً همان کارخانه گلبول(سفید)سازی است نفوذ می کند و با دراختیار گرفتن مرکزتولید قوای دفاعی بدن انسان،آنمکان را تبدیل به یک کارخانه ویروس سازی مینماید تا بتواند ارتش خود را تقویت کند ؛
و از آن پس هرچه درآنجا تولید می شود ویروسHIV است و نه گلبول سفید !!!
بزرگواران ! روایت انسان و شیطان نیز اینچنین است !!!
حضرت علی نیز در خطبه بیان مشابه چنین مطلبی را درخصوص اولادآخرالزمان دارد که می فرماید؛
"..شیطان درون سینه آنها تخم میگذارد و از چشمهایشان می بیند و از زبانشان حرف می زند... آن جماعت شیاطینی هستند در لباس انسان، ظاهر فریبنده شان شبیه انسان است و باطنشان شیطان ..!"
وقتی در طی جنگهای صلیبی، دجال آزاد شده و درجهان انتشار یافت(اسرار و رموز اهریمنی که از زیر سردابه های مسجدالاقصی خارج شد و به میان جامعه انسانی راه یافت)، مثال همان ویروس HIV بود که به بدن انسان راه یافت.. و ابلیس و آن اندیشه شیطانی اش، از همان زمان تا به امروز مداوماً در حال بروزکردن و تقویت قوای خویش اند به گونه ای که رشد، توسعه و گسترش آنها به درجاتی رسیده که بر نوع انسان استیلا یافته اند و از جامعه انسانی بردگانی محض تدارک دیده اند که بِوسیله خودآنها و با سرعت هرچه بیشتر، سیاره شان(زمین) و نسلشان(انسان) را به سمت انقراض و نابودی می برند!
و اینجانب علیرغم قائل شدن بالاترین احترامات و فرستادن بهترین درودها و عرض نمودن برترین مراتبِ سپاس ها و قدردانی ها برای خدمتگزاران واقعیِ جامعه بشری و دلسوزان حقیقیِ تمدن انسانی، باید مجدداً و مکرراَ یادآور شوم که ؛
در این وادی آخرالزمان، تمام نیات خیرخواهانه بشری در مقابل این استیلای اهریمنی مثال و حکایت همان پیرمرد افلیجی است که لنگ لنگان و با استکانی آب در دستان لرزانش تصمیم داشت تا آتش گسترده و عظیم یک انبار الیاف را خاموش کند.. و یا حکایت معروف همان قورباغه ای که با یک دهان پر ازآب (به نیت کمک به ابراهیم خلیل) قصد خاموش کردن آتش نمرود را داشت !!!
و بدین علت اینجانب بارها در طی مقالات گفته ام، و باردِگر نیز می گویم که؛
تا شیطان نرود مشکلی حل نشود
و تنها راه نجات زمین و اهل آن نیز –صد البته بإذن الله تعالی- در حذف و نابودیِ ابلیس است.
پایان مقدمه