و اینک آخرالزمان

و اینک آخرالزمان

به نام خدای مهربان - ارائه مطالب و مقالات آخرالزمانی
و اینک آخرالزمان

و اینک آخرالزمان

به نام خدای مهربان - ارائه مطالب و مقالات آخرالزمانی

متروپلیزم – Metropolism (تمرکززدائی ؛ مقدمه - 9)

نگاه تحلیلی به سخنرانی جیمزهانسن در سال 2012 -    
در این فراز از بحث، ما بخشهایی از سخنرانی "جیمز هانسن" را تحلیل و آنالیز می نماییم.   
الف - (...ما متوجه شدیم که ترکیب اتمسفرما تغییر کرده است!...)     
" تغییر ترکیب اتمسفر" یکی از پدیده های بسیار هشداردهنده در خصوص ورود شرایط اقلیمی زمین به فاز خطرناک است. اگرچه این تغییرات ممکن است درابتداء قابل روئیت نباشد، اما مسلماً آزمایشات، این تغییرات را به وضوح نشان داده اند. برای درک بهتر این مطلب میتوانیم این مثال را درنظر بگیریم؛     
فرض کنیم که منبع آب آشامیدنی یک منطقه درمعرض آلودگی تدریجی قرارگرفته است...این آلودگی ممکن است که با چشم قابل تشخیص نباشد اما تغییرات کیفیتی آب  - نظیرمزه و بو-  دراولین مراحل بعنوان یک عامل هشداردهنده ظاهر می شود و سپس در مراحل حادتر رنگ آب نیز ممکن است تغییر نماید. بدیهیست درآن هنگام چنانچه منبع آب منطقه مذکور مورد آزمایش قرار بگیرد،
H2O تنها قسمتی از ترکیبات متعدد شیمیایی موجود در جواب آزمایش است!   
خوب درخاطرم هست که تابستان سال 1390، منزل یکی از آشنایان که در منطقه ای بسیار خوش آب وهوا واقع است، میهمان بودم... ظهر یکی از روزها بود که رفیقم پنجره را بازکرد واندکی به آسمان خیره شد و سپس دقیقاً همین جمله را برزبان آورد:
"هوا  بیمار است !.."     
حال نکته جالب اینجاست که این رفیق شفیق ما، شخصی ساده و روستایی است که نه دانش و آگاهی از جوزمین و تغییرشرایط اقلیمی دارد ونه اطلاعاتی از مسائل آخرالزمانی و وقایع و رویدادهای مرتبط با آن!!!...          
اما چرا او چنین حرفی را می زند!؟           
جواب کاملاً واضح است: چون این تغییرات جوی به حدیست که متاسفانه هم اینک به مرتبه شهود رسیده اند!
شاید مشغله و گرفتاریهای زیاد، به عموم مردم این اجازه را نداده است که به تغییرات محیط و اطراف خود به دقت نظاره کنند، اما شخصاً درطی 7 سال گذشته بارها و بارها آسمان را درمناطق مختلفی از زمین به گونه ای مشاهده نمودم که در طول عمر پنجاه وچندساله خود هرگز این چنین ندیده بودم و در یاد ندارم..(یکی از این وضعیت ها شکل آسمان خاکستری رنگی است که متمایل به دودی است آنچنان که رنگ سفید ابرها در پیش زمینه آن محو و ناپیداست!!!)
زمانیکه حادثه ای در یک منطقه جغرافیایی خاص رخ می دهد(مثل سیل تجریش، زلزله بم، انفجارچرنوبیل و...)، نخستین کسانی که از وقوع این رویداد فاجعه بار آگاه می شوند کسانی هستند که درنزدیک ترین فاصله ها قراردارند، وسپس در مرحله بعد خبرگزاریها و نهایتاً عموم مردم... دراینجا(و در مبحث پدیده گرمایش زمین و تغییرشرایط اقلیمی) افرادی همانند دانشمند هانسن مثال همان کسانی هستند که در نزدیک ترین فواصل منطقه وقوع حادثه قراردارند، بنابرین آنها سالیان سال قبل زودتر ازهرکسی متوجه بروز حادثه شده اند و ضمن اعلان هشدار، آنرا به اطلاع عموم رسانیده اند.           
ب (...این منجر به تماس هایی ازطرف کاخ سفید و مقر ناسا به من شد و به من گفته شد که من نمی توانم هر نوع بحث و یا صحبتی با رسانه ها بدون تایید صریح ناسا داشته باشم!...)    
این دقیقاً همتراز همان جمله معروف است که می گوید؛ "هرکاری می کنی بکن ولی سعی کن مردم نفهمند!"
خب جیمز هانسن زمانیکه اقدام به اطلاع رسانی و افشاگری می نماید(درمورد حقیقتی بسیار سترگ و تکان دهنده که با سرنوشت انسانها مرتبط است اما از دید عموم خارج است) از جانب مقامات بالا مورد مواخذه قرار می گیرد!   
اما چرا !؟          
چرا مردم نباید حقیقتی بزرگ را که سرنوشت بشر و سیاره اش به آن بستگی دارد، بفهمند !؟ چرا همواره مغز عموم مردم باید با اباطیلی مثل شبکه های اجتماعی
تلگرام اینستاگرام سینما تلویزیون موسیقی المپیک ها جامهای جهانی و سایر تورنمنت های قهرمانی زندگی سوپراستارها دعواها و جنجالهای سیاسی و و و... هدف قرارگرفته و درگیر و مشغول باشد تا از اصل آنچه که بر سر خودشان و سیاره شان می آید بی خبر باشند!؟
پاسخ واضح و روشن است همانگونه که قبلاً هم اشاره نمودم :      
به این دلیل که سناریوی واقعی، نابودی زمین و مردمانش است، اما به شکل تدریجی و نامحسوس!...          
سناریوئی که شیطان آنرا نوشته و به دست دو بال قدرت و ثروت یهود آنرا اجرا می کند. پس بنابرین زمانیکه اشخاصی نظیر دانشمند هانسن از اوضاع بحرانی سیاره آگاه می شوند و اقدام به اطلاع رسانی می نمایند مورد مواخذه قرارمی گیرند.           
وگرنه چرا باید یک هشدار معقول و منطقی نسبت به سرنوشت بشریت به این شدت سانسور شود و در حاشیه اخبار قراربگیرد و هشداردهنده اش بارها و بارها دستگیرو بازداشت شود و مورد بی مهری و آزار و اذیت قراربگیرد !؟   
شما همواره چنین مثالی را درنظر بگیرید:
طفل کوچکی درحالیکه مشغول بازی در یک چمنزار است ناگهان بسمت یک چاه عمیق که در میان سبزه زار پنهان است، میدود...           
شما فریاد می کشید که ؛ " بچه مراقب باش، مراقب باش! "...      
بچه از سقوط به درون چاه نجات میابد اما ناگهان شخصی از پشت چمن ها بیرون می آید و سیلی محکمی به شما می زند و می گوید؛
" به تو چه ربطی دارد، بگذار بازی اش را انجام دهد...مگر مریضی که هشدار می دهی!!؟؟ "       
خب بدیهیست چنین فردی که هشداردهنده را مورد سرزنش قرارمی دهند یا یک جانی روانی و دیوانه است و یا کسی است که از نابودی آن بچه منفعتی برده و خوشحال می گردد!!!              
و اما داستان هشدارهای دانشمند هانسن و سایر هشداردهندگان و برخورد ناجوانمردانه ای که از سوی سیاستمدارن و رهبران و سران دولتها با آنها می شود چیزی کمتر از این مثال نیست!        
ج- (...اضافه کردن دی اکسید کربن به هوا مثل انداختن یک پتو روی پتوی دیگربروی تخت خواب است. این پدیده بازتاب  گرمای زمین به فضا را کاهش میدهد، پس تعادل انرژی موقتا به هم میخورد و مقدار انرژیی که به داخل می‌آید، از انرژی خارج شده بیشتر است. خب برای اینکه این تعادل مجدداً برقرار گرد زمین می بایست آنقدر گرم شود تا دوباره بتواند گرمایی به اندازه گرمایی که از خورشید دریافت میکند را به فضا بتاباند. و این امر به زمین و متعلقاتش فشاری بسیار زیاد و بیش از حد متعارف وارد می نماید...)         
نکته کلیدی این فراز فی الواقع همان رسیدن به حد تعادل است. یعنی زمین در یک شرایط متعارف ورودی و خروجی اش برابر است اما وقتیکه گازهای گلخانه ای جلوی مقادیر خروجی را مسدود می کنند زمین باید آنقدر به خودش فشار بیاورد(یعنی آنچنان گرم شود) که بازتابشش مجدداً به حد تعادل برسد، که این مساله سبب پدیده گرمایش درونی(زیراتسفروسطح زمین) خواهد شد که فوق العاده خطرناک و فاجعه آفرین است چراکه موجب تغییر شرایط اقلیمی به شکل گسترده شده و همچنان خواهد شد.            
خب برای توضیح ساده تر این موضوع(تحت فشارقرارگرفتن زمین) بهتر است به مثالی اشاره کنیم:
شما پدری را درنظربگیرید که با روزی 8 ساعت کار روزمره خرج و مخارج خانواده خود را تامین می نماید... اما یکی - یا تعدادی-  از فرزندان و عائله این مرد نگونبخت به مرض زیاده خواهی مبتلا می گردند.
خب بدیهیست که آن مرد بیچاره برای اینکه از عهده شرایط جدید برآید، ناگزیر است که به جای روزی 8 ساعت کار روزی 16 ساعت کار کند که مسلماً این امر او را با مشکلات عدیده جسمی
فیزیکی روحی - روانی اجتماعی و سایرمسائل مواجه خواهد نمود، و او را فرسوده کرده وازعمروی خواهد کاست!          
شرایط حال حاضر زمین نیز چیزی خارج از چارچوب این مثال نیست. زیاده خواهی گروهی از انسانها زمین زبان بسته را به شرایطی دچارنموده که ناگزیر است برای حفظ تعادل، تاوان سهمگینی بپردازد که این امرمسلماً به همه خسارت خواهدزد؛ هم به خود سیاره زمین و هم به ساکنانش چه زیاده خواه و چه غیرِ زیاده خواه!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد