و اینک آخرالزمان

و اینک آخرالزمان

به نام خدای مهربان - ارائه مطالب و مقالات آخرالزمانی
و اینک آخرالزمان

و اینک آخرالزمان

به نام خدای مهربان - ارائه مطالب و مقالات آخرالزمانی

متروپلیزم - Metropolism (قسمت اول-فایل صوتی اول؛ تمرکز گرائی)

1.  تمرکزگرایی - فایل  صوتی شماره یک (.. یک دانه گندم طلایی..)     

اجازه بدهید که برای سرآغاز سخن به تکه شعری اشاره کنم که البته سابقاً نیز در سایر مقالات بدان اشاره نموده بودم :

"آن لحظه که از نیاز انسان .. دارد نه کم از هوای حیوان ..  
یک دانه گندم طلایی از طشت طلا گرانبهاتر..       
در حادثه های ناگهانی سالم زِ مریض مبتلاتر"

درواقع این شعر اشاره میکنه که  وقتی رویدادی ناگوار رخ بده، طلا دیگه ارزشی نداره..         
یعنی ارزش طلا و اقلامِ صاحب ارزش برای روزگارِ آسودگیه.. حالا بماند که الان چیزهایی صاحب ارزشه که طلا رو شرمنده میکنه ؛ 
الان هوا صاحب ارزش شده !      
شما یک متر هوا(منظورم تراکم هست) رو میخرید متری فلان میلیون تومن .. خب این از طلا هم گرونتره..         
حالا چنانچه خدای نکرده تندباد حوادث وزیدن بگیره و طوفان بلایا آغاز بشه، خواهیم دید که هیچکدوم از این اقلام به ظاهر صاحب ارزش ، دیگه اجر و ارزشی نخواهند داشت.. آنجا و آن هنگام حقیقتاً این قطعه شعر تعبیر خواهد گردید و یک دانه گندم طلایی از طشت مطلایی گرانبهاتر خواهد بود .. اما چرا!؟         
به این دلیل که آپارتمان متری دهها میلیون تومن که قادر نیست شکم مارو سیرکنه!     
ساعت رولکس(کلاً منظورم زیورآلات هست) چند صد میلیون تومنی که نمیتونه مارو از گشنگی نجات بده!     
شمش طلایِ کیلویی فلان قدر که شکم مارو سیر نمیکنه!                
ویلای گرانقیمت ما در سواحل شمال - آنتالیا
جزایرمارماریس جزایرقناری - هاوایی و غیره و غیره که نیازهای معیشتی مارو در روزگاران حوادث برطرف نمیکنه!!!          
سهام
اوراق بهادار پول داخل بانک که سود آنچنانی بهش تعلق میگیره، که در روزگار گرسنگی و قحطی شکم انسان رو سیر نمیکنه !      
پس میبینیم درحقیقت همان گندم طلایی هست که شکم مارو سیر میکنه، از ما رفع نیاز میکنه و گرسنگی انسان رو برطرف میکنه.. همان گندم طلایی که متاسفانه امروزه کمترین قیمت رو داره و درنظر نمیاد و ظاهراً بی بهاست!

همانطور که قبلاً و درهنگام نقد فیلم آخرالزمانی  "کتاب الهی The book of Eli" توضیح داده شد(صفحات 93 تا 114 از کتاب هالیوود و آخرالزمان)، ما میبینیم که اونجا و پس از اون رخداد فاجعه آمیز آخرالزمانی، اقلامی که صاحب ارزشهای بدلی و ارزشهای پوشالی هستند (مثل ساعت اتومبیل خانه طلا و سایر موارد مشابه) رنگ باختن و اجروقرب خودشون رو از دست دادن و نابود شدن و ازبین رفتن و این یکی از مزایای این رویداد فاجعه بار آخرالزمانی بوده که به بازماندگان اثبات می کند که نهایتاً ارزشهای ظاهری رنگ خواهند باخت..       
شما در فیلم میبینید چه بسیار املاک که ویرانه و بدون صاحب افتاده و چه بسیار اتومبیل های گران قیمت که به حال خودش رها شده و همچنین سایر اقلامی که روزگاری صاحب ارزش بودن نیز به همین ترتیب..     
اما چه چیز اونجا با ارزشه !؟        
آب! بله .. آب !..  آب بسیار بسیار بسیار ارزشمنده ..                      
شما در این فیلم میبینید که پس از اون فاجعه آخرالزمانی و تبدیل جهان به برهوت، آب یکی از گرانبهاترین اقلام و کالاهاست .. از دیگر اقلام با ارزش که بدان اشاره می شود ؛   
دستمال گردن یا چفیه است که بعنوان ماسک ضدآلودگی از آن استفاده می شود..    
عینک که بعنوان فیلتر ضد تشعشع  استفاده می شود .. (به علت نابودی لایه ازن و عبوراشعه ماورابنفش و سایر  تشعشعات مرگبار فراجوی)             
یک دستگاه پخش موزیک یا همان واکمن و باطری های آن (واکمن بعنوان همدم و جایگزینی برای دوری از افسردگی پساآخرالزمانی استفاده می شود  و رادیوی آن نیز برای شنود اخبار و ارتباطات رادیویی احتمالی درآن شرایط اختلال و قطع ارتباط).. درواقع یک سری اقلام بسیارخاص یا اقلام ضروری و مورد نیاز انسان هستند که در آن زمان دارای ارزش می باشند.. و ما میبینیم که خیلی از چیزها و اقلامی که ما امروزه و در روزگار حاضر براش ارزش قائل میشیم پوچ شده .. پوک شده .. پودر شده و اصلاً در نظر نمیاد!                  
پس یادمان نرود که ؛ " یک دانه گندم طلایی از طشت طلا گرانبهاتر.."        
درچنین روزگارانی -که انشاالله خداوندتعالی از امروزالی یوم القیامه برسربشریت نیاورد- وقتی تندباد حوادث،غبار را از روی چهره حقیقت به کناربزنه،ما میبینیم اون چیزهایی که واقعاً دارای ارزشند  تازه جایگاه حقیقی خودشون رو پیدا میکنن.. آب الان برای ما کالای بسیار ارزان، دردسترس و ظاهراً کم ارزش هست..  ما الان چه برسر آب میاریم!؟           
شلنگ آب رو میگیریم و باهاش حیاط خونمون رو، ماشینمون رو میشوریم .. مثلاً این یک نمونه اش.. خودمون قضاوت کنیم ببینیم رفتار ما با آب چگونه است.. آب برای ما چقدر ارزش داره !؟    
آیا شما ماشین پورشه ات رو با یه بطری آب عوض میکنی !!!؟ همه میخندن؛ آقا این چه حرفیه!؟  مگه توهم زدید!         
درحالیکه نمیدونن وقتی طوفان حوادث، غبار رو از روی تندیس حقیقت به کناری بزنه و واقعیات آشکار بشه، اگر کسی آب داشته باشه، این مایع حیات بخش رو با کارخونه پورشه هم عوض نمیکنه..   
شما بروید و درخاطرات و روزنگار جنگ جهانی دوم ببینید که چه بسیار وقایعی مشابه ذکر شده است .. یک نمونه بارز آن تراژدی محاصره و جنگ لنینگراد(سن پطرزبورگ) است؛               
زمانیکه ارتش آلمان هیتلری این شهر رو محاصره میکنه 6  میلیون نفر در حلقه محاصره گیرمیکنن.. و پس از دو سال محاصره کار به جایی میرسه که اینها گونی گونی پول میبرن که چند تکه یا چند عدد نون به جاش بگیرن!!!       
ارزشمندترین چیزهاشون -مثل جواهرات، تابلوهای گرانبها، زیورآلات، عتیقه جات وحتی الماس و سایر- رو میبرن میدن تا بِجاش اقلام حیاتی علی الخصوص نان تهیه کنن.. تازه این برای اشراف و  قشر مرفه و ثروتمنده، شرح احوال عوام ومردم عادی که نیاز به گفتن نداره..   
اینها میان و ارزشمندترین دارایی هاشون رو که روزی با یک محله عوضشون نمی کردن، میدن تا بِجاش چندتایی نون بگیرن.. اقلام بسیار گرانقیمتی که شاید در روزگار عادی با فروش یک عددش میتونستن یه نانوایی رو با کل تجهیزاتش بخرن!    
در اواخر محاصره مرگبار لنینگراد، کار به جایی میرسه که اگه کسی یه کف دست نون گیربیاره بازهم اون رو 3 تکه میکنه تا چند وعده بیشتر بتونه باهاش سَر کنه.. قحطی چنان شدید و گسترده است که در شرایط جیره بندی سخت هم خیلی از افراد بی غذا میمونن و بر اثر گرسنگی و سوء تغذیه ناشی از این محاصره مرگبار، 2 میلیون نفر جون خودشون رو از دست میدن و تلف میشن..  
(فیلم سینمایی
Attack on Leningrad 2009 گوشه ای از این حقیقت تاریخی و تلخ رو به تصویر کشیده)

خب ما اینجا و پس از مطالعه این تراژدی تاریخی و نظایر آن، اثر حقیقی این بیت شعررو (یک دانه گندم طلایی از طشت طلا گرانبهاتر) میبینیم ؛ درچنین شرایطی شما اگه کارخونه بنز و مرسدس رو بدی نون بهت نمیدن.. یه بطری آب بهت نمیدن.   
اگه تمام جواهراتت
زینتی هات قیمتی هات رو ببری بدی بهت یه بطری آب و یه کف دست نون نمیدن، همین یه بطری آب و یه کف دست نون که امروزه بی ارزش ترینه برای ما و این جای بسی تاسف و تاثر و مایه شرمساریه..       
و ما امروزه میبینیم که اقلام حیاتی و معیشتی که واقعاَ باید بالاترین ارزش و بها رو داشته باشن
 در نازل ترین قیمت عرضه میشن و اقلام پوچ و پوشالی که سبب نابودی طبیعت و محیط زیست هستن مثل بنزین( یا حالا باعث تخریب و نابودی محیط زیست نیستن مثال همین جواهرات) بالاترین قیمت و ارزش رو دارن و به قولی ارزش پوشالی پیدا کردن!


البته منظور این نیست که به جهت برابری قیمت اقلام معیشتی، قیمت نان و آب را همتراز قیمت کالاهای لوکس نمایند تا همین تعداد افراد مستمند هم از گرسنگی و تشنگی تلف شوند، نه منظور چنین نیست بلکه مقصود و منظور اینست که آب و نان روزانه مردم به مقدار مورد  نیازشان –مورد نیاز بدن انسان-  محاسبه شده و رایگان در اختیار آنان قرارگیرد و مازاد برآن قیمت میلیونی داشته باشد تا از آن پس دورریز نان در کشوری مثل ایران همتراز مصرف نان ده کشور آسیایی نباشد!!!