متروپلیزم – Metropolism (تمرکززدائی ؛ مقدمه – 3)

شیطان بر روی زمین  –         
حقیر بنده، در طی مقالات منتشره   -خصوصاً در سری اول مقالات-  که حدفاصل سالهای 90-91 خورشیدی ارائه گردید، اعلان همگانی نمودم که شخص ابلیس ملعون درحال ورود به زمین است و تعقیب کنندگان و شاهدان این امر نیز صحت ادعای حقیر را طی درخشش نامتعارف شامگاه 17 خردادماه 1391 برفراز آسمان منطقه(بخشی از خاورمیانه و آسیایِ مرکزی ) مشاهده نمودند و حتی اعتراف شهود تا آنجا بود که فرمانده وقت کل سپاه پاسداران در مصاحبه ای اعلام کرد که ما سیر حرکت پدیده مذکور را تا آسمان اسرائیل تعقیب نمودیم و در آنجا شیء درخشنده از نظرها ناپدید شد!         
اما با تمامی این صحبتها و ادعاها، حتی اگر بگوییم که این ادعای بنده(حضورفیزیکی شیطان بر روی زمین) مطلبی غیرقابل استناد است لااقل ما دیگر با گوشت و پوست و خون خودمان اثر نامتعارف نکبت بار و فاجعه بار شرایط  آخرالزمانی را که از سالهای آغازین دهه 1390 خورشیدی بدین سوی گریبان سیاره زمین و مردمش را گرفته، به خوبی لمس می نماییم..

شرایطی رقت بار و وخیم که روز به روز نیز بدتر می شود و کاملاً محسوس است درحالیکه تا ماقبل این تاریخ(دهه 1390 شمسی) اصلاً چنین نبود یا دستکم اثرش نامحسوس بود..            
امروز مردم در زمان سردرگم هستند و به قولی از اثر فشار، گیج ومنگ و متحیر شده و شب و روز و هفته و ماه و سال خود را قاطی کرده اند..!!!           
شرایط آب و هوایی نامتعارف گشته و جامع شرایط اقلیمی دچار آشفتگی عجیب و ناشناخته ای شده.. 
فصول بهم ریخته و تغییر فصول را همه مشاهده می کنند..          
نه بهارش بوی بهار دارد و نه تابستان و پاییز و زمستانش...         
گلها و گیاهان و میوه جات و سایر اقلام و اطعمه و اشربه، طعم و بو و مزه خود را از دست داده اند..  
طبیعت و اوقات و زمان طرب انگیز و بهجت بخش گویی که هرگز وجود نداشته اند..
نسیم بهشتی سحرگاهان از صفحه روزگار محو شده..        
مردم به روی خود نمی آورند اما خیلی از آنها هر روز حس مرگبار روز آخر زندگیِ خود را دارند..     
دل و ِدماغ و رمقی برای بسیاری از مردم باقی نمانده و نه تنها در ایران بلکه در همه جای دنیا مردم بی حوصله اند..
دوره شادی و شادمانیها و شادکامیها بسیار زودگذر شده و غم غربت زمین را فراگرفته!     
و این راز اثر حضور نکبت بار شیطان لعین بر روی زمین است که این سیاره نگونبخت ما را به انزوا و قهر کشانیده.