و اینک آخرالزمان

و اینک آخرالزمان

به نام خدای مهربان - ارائه مطالب و مقالات آخرالزمانی
و اینک آخرالزمان

و اینک آخرالزمان

به نام خدای مهربان - ارائه مطالب و مقالات آخرالزمانی

متروپلیزم – Metropolism (تمرکززدائی ؛ مقدمه - 8)

اجازه دهید مهمترین نتیجه از فیزیک را برایتان توضیح دهم؛ اول ، از تعادل انرژی زمین، و دوم ، از تاریخ آب و هوایی زمین.            
اضافه کردن دی اکسید کربن به هوا مثل انداختن یک پتو روی پتوی دیگربروی تخت خواب است. این پدیده بازتاب  گرمای زمین به فضا را کاهش میدهد، پس تعادل انرژی موقتا به هم میخورد و مقدار انرژیی که به داخل می‌آید، از انرژی خارج شده بیشتر است. خب برای اینکه این تعادل مجدداً برقرار گرد زمین می بایست آنقدر گرم شود تا دوباره بتواند گرمایی به اندازه گرمایی که از خورشید دریافت میکند را به فضا بتاباند(که این امر به زمین و متعلقاتش فشاری بسیار زیاد و بیش از حد متعارف وارد می نماید.)         
خُب مقدار کلیدی، انرژی نامتعادل زمین است. آیا انرژی بیشتری از انرژیی که خارج میشود در حال وارد شدن است؟ اگر اینطوره، گرمای بیشتر در راه است. این اتفاق بدون اضافه کردن گازهای گلخانه‌ای بیشتری خواهد افتاد. و در نهایت، ما میتوانیم نامتعادلی انرژی زمین را خیلی دقیق و در نهایت با اندازه گیری مقدار گرمای منابع حرارتی زمین، اندازه گیری کنیم.   
عظیم ترین منبع زمین، یعنی اقیانوس، جایی بود که کمترین اندازه‌گیری‌ها در آنجا انجام شده بود، تا اینکه بیشتر از
۳۰۰۰ آرگو شناور( سیستم مشاهده و اندازه‌گیری تغییرات آب و هوایی اقیانوسها) در سراسر اقیانوسهای جهان توزیع شدند. این شناورها نشان میدهند که نیمه بالای اقیانوسها به میزان قابل توجی در حال جذب کردن گرما هستند. اعماق اقیانوسها نیز در حال جذب گرما با میزان کمتری هستند وانرژی(گرما) باعث ذوب شدن شبکه یخ های اطراف سیاره [زمین] میشوند. و خشکی ها، نیز دراعماق ده‌ها متری، در حال گرم شدن هستند.      
در حال حاضر، عدم تعادل کل انرژی حدود شش دهم وات در هر متر مربع است. شاید این به نظر خیلی زیاد نیاد، اما هنگامی که آنرا برای کل زمین محاسبه کنیم، مقدار خیلی زیادی است، حدود بیست برابر بیشتر از کل انرژی است که توسط انسانها استفاده میشود. چیزی معادل با انفجار
۴۰۰,۰۰۰ بمب اتمی هیروشیما در هر روز است...    
واین مقداریست که هر روز زمین انرژی اضافی دریافت میکند. با این عدم تعادل، اگر بخواهیم آب و هوا را تثبیت کنیم، بدین معنی است که باید گاز دی اکسید کربن را از
۳۹۱ عدد در هر میلیون، به ۳۵۰ عدد در هر میلیون کاهش دهیم. این تغییری است که برای جایگزین کردن تعادل انرژی و جلوگیری کردن از گرم شدن بیشتر، لازم است. 
منکران تغییرات آب و هوا بر این باورند که خورشید علت اصلی تغییرات آب و هوایی است. اما 'عدم تعادل انرژی' در پایین ترین سطح تابش خورشیدی اندازه گیری شده است(یعنی زمانیکه انرژی خورشیدی دریافتی توسط زمین،‌ در کمترین مقدار خود بوده). در عین حال، انرژی وارده، از انرژی خارج شده (از زمین) بیشتر بوده است.      
و این نشان میدهد که تاثیر گازهای گلخانه ای که عمدتا از سوزاندن سوخت های فسیلی بوجود می آیند از اثر خورشید بر آب و هوا(بسیار بسیار) بیشتر است!...   
حالا به تاریخ آب و هوای زمین توجه کنید. این منحنی دمای کره زمین ودی اکسید کربن اتمسفر وسطح آب دریاها هستند که از اعماق اقیانوسها و یخ های قطب جنوب بدست آمده است، از رسوبات اقیانوسها و دانه های برفی که بیش از
۸۰۰,۰۰۰ سال ، سال به سال بر روی هم انباشته و ضخامتی به طول دو مایل از لایه یخ را تشکیل داده است. همانطور که می بینید، همبستگی و رابطه ای بین دی اکسید کربن و سطح آب دریاها وجود دارد. بررسیهای دقیق نشان میدهد که تغییرات دما به میزان بسیار اندکی منجر به تغییرات دی اکسید کربن در طول چند قرن میشود. منکران تغییرات آب و هوا علاقمند به استفاده از این حقیقت برای فریب و حقه زدن به مردم هستند با گفتن اینکه" نگاه کنید، دما عامل تغییر دی اکسید کربن است، نه بالعکس آن." اما این وقفه دقیقا همان چیزیست که انتظار میرود.            
تغییرات کوچک در مدار زمین که بیش از ده ها تا صدها هزاران سال رخ می دهد ، توزیع نور خورشید بر روی زمین را دگرگون میکند. هنگامی که نور خورشید در بلندیهای عرضهای جغرافیایی در تابستان بیشتر است، لایه‌های یخ آب میشوند. کوچک شدن لایه یخ ، سیاره ما را تاریکتر میکند، بنابر این ( زمین ) نور خورشید بیشتری را جذب کرده و گرمتر میشود. یک اقیانوس گرم دی اکسید کربن آزاد میکند، دقیقا مثل کاری که یک کوکاکولای گرم میکند. و دی اکسید کربن بیشتر عامل گرمای بیشتر میشود. بنابر این دی اکسید کربن، متان و لایه‌های یخ بازخوردهایی بودند که تغییرات دمای جهانی را تقویت میکنند و باعث میشوند که این نوسانات آب و هوایی قدیمی، عظیم شوند، حتی اگر این تغییرات آب وهوایی با نیرویی بسیار ضعیف، آغاز شوند. مهمترین نکته این است که این بازخورد های تقویت کننده مشابه امروز رخ میدهند. فیزیک تغییر نمیکند. همانطور که زمین گرم میشود به دلیل دی اکسید کربن اضافی که ما به اتمسفر وارد میکنیم، و یخها ذوب خواهند شد، و دی اکسید کربن و متان توسط گرم شدن اقیانوسها آزاد خواهد شد و زمینهای منجمد ذوب خواهند شد. در حالی که ما دقیقا نمیتوانیم بگوید با چه سرعتی بازخورد این تقویت کنندگان رخ خواهد داد، این قطعیست که این اتفاق رخ خواهد داد، مگر اینکه ما گرم شدن زمین را متوقف کنیم. شواهدی وجود دارد که نشان میدهد بازخوردها از قبل شروع شده اند.

اندازه‌گیری‌های دقیقی که توسط ماهواره گرانشی GRACE انجام شده، نشان میدهند که گرینلند و قطب جنوب در حال از دست دادن چندصد متر مربع از توده‌های یخ در هر سال هستند. و از ۹ سال پیش که اندازه گیری شروع شده سرعت آن شتاب گرفته است. همچنین متان شروع به فرار از پرمافرست(لایه یخی روی زمین) کرده...
ما تا چه اندازه می توانیم  انتظار بالا آمدن سطح آب دریاها را داشته باشیم؟          
در آخرین مرتبه که میزان دی اکسید کربن
۳۹۰ واحد در میلیون بود، و با توجه به سایر مقادیر امروزی سطح آب دریاها لااقل ۱۵ متر یا ۵۰ فیت بالاتر خواهد آمد. جایی که شما نشسته اید زیر آب فرو خواهد رفت. بیشتر تخمین ها میگویند که در این قرن، ما حداقل یک متر (بالا آمدن سطح آب) را خواهیم داشت. و گمان کنم که اگر ما به سوزاندن سوخت فسیلی  ادامه دهیم، این مقدار در این قرن یا زمان کمی بعد از آن بیشتر خواهد بود، حتی شاید پنج متر که ۱۸ فیت است.  
نکته مهم این است که ما فرایندی را شروع کرده ایم که خارج از کنترل انسان است.
لایه های یخ برا ی قرن ها متلاشی شدن را ادامه میدهند. ساحل دریا ناپایدار خواهد بود. حتی نمیتوان به پی آمدهای اقتصادی آن فکر کرد. صدها مورد مانند خسارتهای نیواُرلند(اشاره به طوفان مهیب سال 2012 درنیواورلئان آمریکا) در سراسر جهان به وقوع خواهد پیوست. اگر انکار کردن تغییرات آب و هوایی ادامه پیدا کند، چیزی که قابل سرزنش میشود نابودی موجودات است. پروانه‌های مونارک میتوانند جزو
۲۰ تا ۵۰ درصد از همه موجوداتی باشند که هیات تخمین تغییرات آب و هوایی پیش بینی کرده که تا آخر این قرن منقرض خواهند شد اگر ما به روش قدیمی استفاده از سوخت فسیلی ادامه دهیم.      
گرم شدن زمین همین الان نیز به شکلی کاملاً محسوس بر [زندگی] مردم اثر گذاشته است :          
(کافی است شما انسانی باشید با میانگین سنی بین 50 تا 70 سال، به شکل کاملاً واضح اثر تغییرات آب و هوائی در زمین را مشاهده نموده اید و این روند نامتعارف را با گوشت و خون وپوست و سایر حواس پنج گانه خود احساس نموده اید. درحالیکه اگر بررسی کنید خواهید دید که در هیچ دوره ای از دوران حیات بشرچنین روند پرشتابی از تغییرات وجود نداشته و هیچ نسلی از انسانها چنین تراژدی را شاهد نبوده اند. تغییراتی که می بایست در شرایط طبیعی و متعارف در طی 1000 و تدریجاً رخ دهدند در طی حداکثر 2 قرن بوقوع پیوسته است!!!)
سال گذشته موج گرما و خشکسالی در تگزاس، اوکلاهوما و مکزیک بود. یک سال قبل تر در مسکو و سال
۲۰۰۳ در اروپا، همه آن اتفاقات استثنایی بودند. بیش از سه برابر انحراف ازاستاندارد، خارج از حد نرمال و هنجار بود.

پنجاه سال پیش، این نوع ناهنجاری ها تنها دو تا سه دهم درصد از سطح زمین را در بر میگرفت. در سالهای اخیر، به دلیل گرم شدن زمین ، این ناهنجاریها حدود ده درصد را پوشش میدهند یعنی یک افزایش معادل ۲۵ تا ۵۰ برابر.
خُب ما میتوانیم با درجه بالایی از اطمینان بگویم که موج گرما در تگزاس و مسکو طبیعی نبود؛         
گرم شدن زمین باعث اینها بود. اگرگرم شدن زمین ادامه پیدا کند، یکی از تاثیرهای مهم آن، بر روی زمین‌های کاشت غله که محل تامین نان کشور ما و جهان هستند، در میانه غربی و گریت پلین( سرزمینی مسطح و محل کشت غله در آمریکا) خواهد بود،جایی که انتظار میرود در طول تنها چند دهه در معرض خشکسالی شدیدی بدتر از داستبول (خشکسالی شدید در دهه  1930 کانادا و آمریکا) قرار بگیرند، چنانچه ما اجازه دهیم که گرم شدن زمین ادامه یابد.   
چگونه من برای تلاش به برقراری ارتباط عمیق تر و عمیق تر کشیده شدم، در
۱۰ کشور سخنرانی کردم ، دستگیر شدم ، زمان تعطیلاتی را که طی سی سال روی هم جمع کرده بودم را صرف کردم ونوه های بیشتری در این مسیر به من کمک کردند. جک پسر بسیارمثبت و علاقمندی است. در سن دو سال و نیمگی او فکر میکند که میتواند از خواهر دو روز و نیمه خود محافظت کند.    
این غیر اخلاقی خواهد بود که این افراد جوان را با سیستم آب و هوایی به هم ریخته خارج از کنترل ترک کنیم
(یعنی بمیرم و به زیر خاک برویم درحالیکه نسل بعد را با یک برهوت و ویرانه وهمچنین انبوهی از مشکلات متعدد برروی زمین تنها گذاشته ایم).
اکنون تراژدی تغییرات آب و هوایی چیزیست که ما میتوانیم آن را با روش ساده و صادقانه حل کنیم، با افزایش تدریجی هزینه کربن از شرکتهای سوخت فسیلی و توزیع صد در صد الکتریسیته در هر ماه برای همه شهروندان قانونی بر اساس سرانه بدون اینکه دولت یک سنت آن را بردارد. بیشتر مردم نسبت به افزایش قیمتی که میپردازند سود ماهیانه بیشتری دریافت خواهند کرد. این هزینه و سود اقتصاد و نوآوری را برخواهد انگیخت و میلونها شغل ایجاد خواهد کرد. این شرط اصلی برای حرکت سریع ما به سوی یک انرژی پاک در آینده است.چند تن از اقتصاد دانان ارشد برای نوشتن این پیشنهاد همکاری کردند. جیم دی پسو از جمهوریخواهان برای حفاظت از محیط زیست آن را بدین ترتیب توصیف میکند: " شفاف، مبتنی بر بازار. دولت را بزرگ نمیکند. تصمیم انرژی را به انتخاب شخصی واگذار می کند. به نظر طرح محتاطانه ای برای آب و هواست."            
اما دولت ما به جای اینکه هزینه صعودی ای رو برای منتشر کردن کربن قرار بده که از این راه سوخت فسیلی هزینه واقعی ای رو که داره برای جامعه بوجود میاره پرداخت کنه، به جای آن با کمک هزینه
۴۰۰ تا ۵۰۰ میلیارد دلاری در سرتاسر جهان، به جامعه فشار می آورد(فی الواقع جامعه رو تشویق میکنه) که از سوخت فسیلی استفاده کنند، بنابراین با تشویق استخراج همه سوخت های فسیلی  قله کوه ها برداشته می شوند، چاه های عمیق حفر می شوند، روی سطح زمین شکاف بوجود می آید، ، شن های نفتی، لایه های نفتی، و حفاری عمیق در اقیانوسها می شود.واگر روند کار، به همین شکل ادامه پیدا کند، مطمئنا باعث میشود که ما از حد نهایی فراتر رویم که منجر به از بین رفتن لایه های یخی خواهد شد و از کنترل خارج شدن شرایط برای نسل های آینده را شتاب خواهد داد. بخش زیادی از موجودات زنده منقرض خواهند شد. افزایش شدت خشکسالی و سیل به شدت بر روی مناطق تولید غله در جهان تاثیر خواهند گذاشت، که عامل قحطی گسترده و زوال اقتصاد خواهند شد... فرض کنید که یک جرم فضایی در مسیر برخورد با زمین قرار گرفته است. این دقیقاً معادل همان چیزیست که ما اینک با آن مواجه هستیم. با این حال، ما دودل هستیم وهیچ کاری نمیکنیم و هنوز تردید داریم که آیا اون جرم فضایی رو منحرف کنیم یا نه؟       
و هرچند که بیشتر صبر کنیم(یا فی الواقع تاخیر و تعلل به خرج دهیم)، منحرف کردن اون سخت تر و پر هزینه تر میشه.اگر ما کار رو از سال 2005 شروع کرده بودیم، برای بازگرداندن تعادل انرژی سیاره زمین در قرن حاضر، لازم بود که میزان انتشار رو سالی سه درصد کاهش بدیم. اگر سال آینده شروع کنیم این شش درصد در سال است. اگر ما تا ده سال صبر کنیم، این
۱۵ درصد در سال است و به شدت مشکل و پر هزینه خواهد بود، و شاید غیر ممکن باشد. اما ما حتی هنوز شروع هم نکردیم.      
خُب حالا شما نیز آنچه را که من میدانم(چیزی که مرا وادار کرد تا زنگ خطر را به صدا درآورم) را، میدانید. واضحه که من این پیام رو در سرتاسر جهان پخش نکردم. این موضوع علمی روشنی است. من به کمک شما برای هرچه موثرتر کردن ارتباط ( با مردم) و فوریت و اهمیت شرایط حاضر و راه حل های آن، نیاز دارم.     
ما به فرزندان مان و فرزندان فرزندانمان مدیون وبدهکار خواهیم بود .    
سپاسگزارم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد