و اینک آخرالزمان

و اینک آخرالزمان

به نام خدای مهربان - ارائه مطالب و مقالات آخرالزمانی
و اینک آخرالزمان

و اینک آخرالزمان

به نام خدای مهربان - ارائه مطالب و مقالات آخرالزمانی

متروپلیزم - Metropolism (قسمت دوازدهم-فایل صوتی چهارم؛ تمرکز گرائی)

4. تمرکزگرایی - فایل صوتی شماره چهار (هدف از برپایی مترو پلها)      

خب این فایل صوتی اختصاص داره به چرایی ایجاد متروپلها و توضیحی هست در این رابطه..  
ما ضمن بحثی که در این فایل صوتی مطرح میکنیم میخوایم بررسی کنیم و ببینیم که چرا متروپلها و درواقع کلانشهرهای شیطانی پایه گذاری شدن و هدف عمده از برپایی این کلانشهرهای شیطانی و متروپلها چه بوده ..        
به شکل سرفصل وار و خلاصه ، ما اگر بخوایم به این موضوع اشاره بکنیم ، می بایست سه موضوعِ :     
-
"تخریب و نابودی"     
-
"الگوسازی و آموزش"
-
"آلودگی"  رو مورد اشاره قرار بدیم...   
پس فی الواقع در ابتدای سخن ما اشاره کردیم که هدف غائی(هدف نهایی) از برپایی کلانشهرها(متروپلها) این سه مورد بوده است..


الف ) تخریب و نابودی   
خب ما در مورد اول میایم به این میپردازیم که یکی از اهداف اصلیِ متروپلساز، و منظورِ نظرِ پااندازِ متروپل طعمه گذاری بوده برای تخریب و نابودی.. این یکی از اهداف اصلی ابلیس ملعون بوده تا موجب شده که کلانشهرهای شیطانی در آخرالزمان شکل بگیره.. همونطور که ما در این سلسله مقالات هم توضیح دادیم؛
شما اگه بیاید و بررسی کنید ، میبینید که ما چیزی درحدود بالای دستکم 500 شهر-ابرشهر- داریم که جمعیت اونها از یک میلیون نفر به بالاست..
یعنی شما اگه در مبحث جغرافیای جمعیتی مطالعه ای بفرمایید و بررسی دقیقی انجام بدید خواهید دید که ما در سراسر کره زمین از تعداد 500 شهر به بالا داریم که اینها از 1 میلیون جمعیت بیشتر در خودشون جای دادن..     
و تصور میکنم از این بین در حدود 100 شهر هم وجود داره که جمعیتی بالای 3-4 میلیون نفر رو شامل میشن..  
خب ببینید شما وقتیکه تصمیم دارید به یک کلونی از موجودات مزاحم حمله کنید چه می کنید!؟        
حالا فرض کنید در یه منطقه ای موش زیاد شده.. سوسک زیاد شده .. ملخ زیاد شده.. و یه نوع جانور آفت رسان زیاد شده..

خب حالا وقتیکه شما میخواید نسل اینها رو از بین ببرید و درنظر دارید که با اونها مقابله و مبارزه اساسی کنید  و این آفات رو جملگی ریشه کن کنید و این موجودات زیان رسان رو نابود کنید و جمعیتشون رو کاهش بدید ، میائید  طعمه گذاری و تله گذاری میکنید در نزدیکی کلونی و مرکز تجمع اینها.. یعنی یکی از شاخصه های مبارزه با این آفات، شناسایی مراکز تجمع اونهاست.. اونهایی که مبارزه میکنن با این آفات برای اینکه بدونن که کجا باید این سموم رو بریزن و تله ها رو کاربزارن، اینها میان و درواقع اقدام به شناسایی مراکز تجمع اینها میکنن..
و درواقع میان و دام ها رو در اون قسمتها قرارمیدن.. شما وقتیکه قصد دارید با جانور آفت رسانی که برای شما ایجاد مزاحمت میکنه مبارزه کنید، تک تک که به جنگ اونها نِمیرید..
فرضاً داخل یه مزرعه بزرگ که راه نمیفتی بری و دونه دونه موش و سوسک و ملخ بگیری..!!؟     
بلکه چیکار میکنی؟ .. میری و مراکز تجمع رو پیدا میکنی.. اقدام به شناسایی کلونی ها میکنی و اونجا طعمه گذاری رو انجام میدی و درواقع سبب ریشه کنی و یا کاهش سطح جمعیتی اون آفت و موجود مزاحم میشی..    
یکی از دلایل برپایی متروپلها درواقع به همین منظور بوده.. یعنی یکی از دلایلی که این کلونی های عظیم جمعیتی ایجاد میشه و متروپلها شکل میگیره ، یکی  از عمده اهدافش جلب و جذب افراد و متعاقبش شکل گیری توده های عظیم جمعیتیِ درهم فشرده بوده تا زمانیکه اینها(ابلیس و سایر همپالگانش ؛ دشمنان متحد و قسم خورده بشریت) بخوان نسل انسان رو نابودکنن ، بیان و ابتدا از طریق این متروپلها وارد عمل بشن.. و بدین ترتیب اقدام به شکار و نابودی بکنن و مورد تهاجم و تخریب گسترده و جامع قرار بدن ؛ درواقع اونها متروپلها رو برای این ترتیب دادن که بتونن خیلی راحت و ساده این کار رو به انجام برسونن!              
ببینید درواقع وقتیکه یه ابرشهر- یه متروپل شکل میگیره و میلیونها نفر اونجا جمع میشن ، وقتیکه یه فتنه ای به پا بشه و یا حوادثی شکل بگیره باعث میشه که صدهاهزار نفر کشته بشن و از بین برن درحالیکه اگه همین تعداد جمعیت در همه جای زمین توزیع شده باشن از بین بردن اونها خیلی سخته.. شما فرض کنید که جمعیت یک ابرشهر 7 میلیون نفری در 7 هزار روستا توزیع شده باشه ؛ اونا نمیتونن بیان و در تک تک این 7 هزار روستا اقدام به ایجاد و برپایی فتنه کنن چراکه این موضوع قطعاَ شک برانگیز جلوه میکنه و هم اینکه ناممکنه.. اما وقتیکه این 7 میلیون نفر رو از داخل 7 هزار روستا جمع کردن داخل یه متروپل، اونوقت فتنه رو اونجا به پا میکنن و اون ناحیه رو مورد نابودی و تهاجم قرارمیدن .. و مورد آسیب و خسارت قرار میدن و در واقع 7 میلیون نفر رو یکجا شکار میکنن!

شاید سوالی مطرح بشه بدین ترتیب که ؛        
زمانیکه متروپلها ایجاد شدن ، نابودگران  -علی الخصوص ابلیس ملعون-  که نمیدونستن و مطمئن نبودن این متروپلها سبب پرورش بدکلونی میشن یا کلونی خوب و نیک(یا همون مدینه فاضله) ، و در واقع برای اونها مثال همون هندونه سربسته بوده ...
پاسخ بسیار واضح هست :
موش برای گربه آفته چه خوب باشه و چه بد!..           
ذات گربه شکارِ موشه .. گربه دشمن موشه چه موش خوب و چه موشِ بد.           
خدایتعالی در قرآن می فرماید که ؛ " شیطان دشمن شماست ، او را دشمن گیرید! "
شیطان نسبت به نوع انسان کینه بسیار شدیدی داره ، چه انسان خوب و چه انسان بد.. و اصل هدف نهایی شیطان ضربه زدن به نوع انسان بوده و هست چه این متروپلها دارای سکنه خوب و بهشتی باشن و یا دارای سرنشینان بد و جهنمی!

در اون داستان معروف عبید زاکانی -موش و گربه-  این موضوع مستتر هست.. سابقاً این داستان رو از زوایای مختلف در مقالات و سخنرانی های گذشته چندین بار بهش اشاره کردم.. حالا یه بخشِ اون اینجا هستش، همونطوری که توی اون داستان هم بهش اشاره شده ، اون گربه که دشمن سرسخت موشها بوده  و شکارچیِ موشها بوده ، پیر و از کار افتاده و ناتوان میشه و ظاهراً تصمیم میگیره که از دشمنی با موشها دست برداره ..         
اون گربه تبدیل به گربه عابدی میشه و میگه:          
" من از موش گرفتن توبه کرده و دست کشیدم ! " ..و خودش شخصاً میره و میشه پیش نماز موشها ؛    
" مژدگانی که گربه تائب شد ... عابد و زاهد مسلمانا ! "                 
... و عده ای زیاد از موشها هم خوشحال از این موضوع ، گرد گربه جمع میشن..        
از طرفی رفقای گربه هم اونو سرزنش میکنن که؛    
 ای بدبخت .. ای بد عاقبت ، تو پس از عمری سربلند زندگی کردن رفتی و توبه کردی و شدی پیش نماز موشها !؟ 
گربه اما در جواب رفقاش میگه ؛  
من دیگه پیر و زمینگیر و علیل شدم .. دیگه مثل گذشته نمیتونم موش شکار کنم.. اونا از دست من میگریزن و منم تبدیل شدم به ملعبه و بازیچه اونها.. گاه برای شکار یک موش باید روزها معطل بشم.. و اینکار برای من دشوار شده.. اونها چالاک تر شدن و من پیر و ناتوان تر.. لذا این کار رو انجام دادم و ظاهراً توبه کردم که جمع عظیمی از موشها دور من جمع بشن و یک کلونی بزرگ تشکیل بدن در نزدیکی من ، و منم ناگهانی و به یکباره همه اونها رو
شکار کنم!        
حالا درواقع این بحث متروپلها و تشکیل کلونی های جمعیتی عظیم بی شباهت به این قصه نیست ؛ که جامعه جهانی درحکم همان موشها و آن ابلیس خبیث هم در حکم گربه تائب همان داستان هست!..

پس از آنکه قوم حضرت نوح(علیه السلام) غرق شدند شیطان خدمت ایشان رسید و گفت:       
ای نوح! تو خدمت بزرگی به من کردى !        
حضرت نوح(ع) با تعجّب پرسید: من چه خدمتى به تو کرده ام ای لعین !؟   
شیطان گفت: مرا از رنج و زحمت بسیاری که باید متحمل میشدم آسوده ساختی..زیرا این جمعیّتى را که نفرین کردى و نابود شدند و همچنین نسل آنها را ، من شب و روز مى بایست وسوسه مى کردم و تلاش و زحمت مى کشیدم تا گمراه شده و هدایت نشوند.. اما اکنون که این جمعیت عظیم هلاک شده و از بین رفته اند من لااقل تا مدّتى آسوده خاطرم  زیرا کسانى که من باید با رنج و مشقت وسوسه بر آنها سلطه یافته و گمراهشان میکردم نابود شده اند وکسانی هم که باقی مانده اند در حیطه وسوسه من نیستند و مرا برایشان سلطه اى نیست !

شکار کردن و تعقیب یک جماعت 7 میلیارد نفری انسانِ پراکنده بِروی زمین ، به صورت تک تک برای آن ملعون و همپالگانش کار سخت و دشواریست و شایدم ناممکن ، همانگونه که آموزششون هم کار سختیه(منظور بدآموزی یا همان آموزش شیطانیست).. پس میان و اینها(مردم) رو جمع میکنن یکجا و در یک مکان متمرکز میکنن بنام متروپل یا ابرشهر تا اول بتونن بد الگوسازی و بدآموزی(غلط آموزی یا همان آموزش شیطانی) و به عبارتی جهنمی کردنشون رو بسادگی و سهولت انجام بدن و بعدهم براحتی این سناریوی شوم رو اجرا کنن و درنهایت هم در زمان شکار و رهسپار کردن اونها به جهنم بتونن خیلی راحت این پروسه رو به انجام برسونن.. چراکه یک جمعیت 7 میلیاردی متراکم رو خیلی راحت تر میشه روشون کار انجام داد ؛ هم در زمینه بدالگوسازی و تربیت غلط و هم از جنبه کشتار اونها و بردنشون به جهنم!           
این طرح شیطانی(بدالگوسازی-تخریب-آلودگی) برای 7 میلیارد جمعیت متراکم خیلی راحت تر اجرا میشه و به سرانجام میرسه تا 7 میلیارد جمعیتی که توزیع شدن در گوشه گوشه و جای جای این کره خاکی.. چه اینکه اصلاً اجرای چنین طرحی ناممکنه اگر که 7 میلیارد انسان توزیع شده باشن در تمام سطح کره زمین به توزیع متوازن و مناسب ..  و این خیلی سخت و دشواره که کسی بخواد تک تک اینا رو گیر بیاره چه برای غلط آموزی و چه برای مورد هدف و هجمه قراردادن.. و مورد تهاجم قراردادن...

 ما در حدود دویست و چند کشور به رسمیت شناخته شده در سازمان ملل داریم.. دستکم در  دوسوم  از کل این تعداد کشور انسان یهودی وجود داره ولو تعداد بسیار اندک.. و یک مرکزیتی هم هست بنام کشور اسرائیل که تعداد جمعیتش به 30 درصد کل جمعیت پراکنده یهودی روی زمین هم نمیرسه.. اجرای این طرح نشون میده که قوم یهود برای ایمن سازی ، طرح پراکنده سازی قومی رو بخوبی اجرا میکنن.. طرحی که برای حفظ از شر ابلیس میبایست برای تمامی مردم زمین اجرا میشد!  

همونطور که عرض کردم چنانچه کسی بخواد در 7 هزار روستای پراکنده غلط آموزی انجام بده و یا اینکه ایجاد فتنه کنه ، این خیلی سخته ولی وقتی این 7 هزار روستا شد یک شهر بزرگ و کلانشهر و 7 میلیون نفر گردهم جمع شدن هم بدآموزیشون خیلی راحت تر انجام میشه و هم هلاکت و نابودیشون..    
یه توضیحی که لازمه اینجا بدم اینکه چرا در اینگونه موارد بجای واژه هایی نظیر  "آموزش"  و  "الگوسازی" از واژه های "بدآموزی"  و  "بد الگوسازی" استفاده میکنم! ...        
باید عرض کنم به این علت از واژه آموزش استفاده نمیکنم چونکه ابلیس آموزش نمیده .. ابلیسِ پلید و کارگزارانِ خبیثش از غضب شدگان و یهود ، اینها آموزش نمیدن.. چیزی که اونها انجام میدن آموزش نیست ، بلکه بدآموزی و غلط آموزی هست.. درواقع به این علت هست که در اینجا از واژههای بدآموزی یا بدالگوسازی استفاده میکنم چون حیف لغت آموزش هست که درخصوص فعالیت اینها(اصحاب الشیاطین) بکار برده بشه..  
آموزش مخصوص پیامبران ، خاصان و اولیاء الهی هست..      

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد