و اینک آخرالزمان

و اینک آخرالزمان

به نام خدای مهربان - ارائه مطالب و مقالات آخرالزمانی
و اینک آخرالزمان

و اینک آخرالزمان

به نام خدای مهربان - ارائه مطالب و مقالات آخرالزمانی

متروپلیزم - Metropolism (قسمت نهم-فایل صوتی سوم؛ تمرکز گرائی)

تحت یک الگوی متعارف ازلی ، هر انسانی یا لااقل هرخانواری باید توانایی تامین رزق خودش رو داشته باشه(یعنی به شکل انجام کار فیزیکی) .. دستکم باید بتونه گندم خودش رو تولید کنه.. 100-90 سال قبل همینطور بود.. یعنی هر خانواری خودش تولید کننده بود.. حالا باهم معاوضه میکردن:
.. یکی گندم می کاشت .. یکی جوستون داشت .. یکی سیفی جات می کاشت ..یکی دیگه هم باغ میوه داشت ...
اکثر مردم هم که گاو و گوسفند و مرغ و خروس داشتن و رزق اکثریت -تولید و تامین رزق رو عرض میکنم- به دست خودشون بود.. بعد اونها طی یک قرن این رو از مردم گرفتن و گفتن که ما برای شما تامین میکنیم
تامین رزق- و در ازاش .. و در عوضش شما برای ما کار کنین... و بدین ترتیب نیروی کار یا درواقع همون ارزش کار فیزیکی ملت رو دراختیار گرفتن و درمسیری که خودشون می خواستن هدایت کردن!              

یا تولید رزق و معیشت / یا تولید علم ودانش-        
سابقاً به ما میگفتن:         
ابر و باد و مه و خورشید و فلک درکارند ... تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری!                       
اما احتمالاً باید چیز دیگری هم اضافه میکردن و میگفتن:     
ابر و باد و مه و خورشید و فلک درکارند، یه گروه دیگه هم استخدام کردیم تا برات گندم بکارند تا تو بری درس بخونی و غافل و جاهل نباشی!!!    
یعنی درواقع اینطور بگیم که از سوی آستان قدسی و بارگاه الهی برای بشریت خدمات ارائه میشه تا اونا روی زمین تربیت بشن، آموزش ببینن و ارتقاء پیدا کنن .. یعنی یه چیزی شبیه بورس تحصیلی دانشگاهی..      
جسارتاً به قول معلمای قدیمی مون که وقتی بنده مردود میشدم بهم میگفتن ؛ خر اومدی  و گوساله رفتی !          
یعنی ابر و باد و مه و خورشید و فلک برای این درکارند تا نوع انسان صفر به دنیا نیاد و منفی یک از دنیا بره..یعنی باید به تربیت و آموزش مشغول باشه .. یه چیزی یاد بگیره .. ارتقاء پیدا کنه .. یعنی اینکه انسان یا باید در کار تولید رزق و معیشت باشه یا درحال تحصیل علم و دانش و تربیت .. که متاسفانه اینطور نیست!           
ما میبینیم که ملت دستکم نیم قرنه به فتنه شیطان و اجرای آن توسط یهود، همه کاری میکنن و به همه کاری مشغولند به استثناء تولید رزق و معیشت و ارتقاء آگاهی ، تربیت و اخلاقیات... و عاقبت امروزش مثال همون ماشینه که خاموش کرده بود و یه نفر داشت هل میداد و پنج نفر پشت فرمون بودن!         

ذهن مشغولی - 

سابقاً میگفتن دل مشغولی الان باید واژه ذهن مشغولی رو جایگزین کنن! ..     
یکی از مضرات بزرگ متروپلها همین بحث ذهن مشغولیه.. اونجا با شبکه های اجتماعی ،اینترنت، رسانه، تلویزیون، ماهواره و غیره (کلاً  مدیا و همچنین الگوسازی های غلط) و ارائه اطلاعات فاقد ارزش یا اطلاعات فیک، ذهن ها رو الکی مشغول نگه میدارن!!!           
به هرکی هم که تذکر میدی، سریع بهت میگه ؛ " نه باور کن من دارم استفاده مثبت میکنم!"   
حالا ما اونوقتا از شیطنت بچگی میومدیم تلفن خونه  رو الکی اشغال میکردیم؛ مثلاً یه شماره میگرفتیم و گوشی رو میذاشتیم زمین حالا هرکی زنگ میزد خونمون مدتها پشت خط میموند .. اینکه الان گفتم شبیه همین مثاله..        
یعنی اذهان ملت رو الکی مشغول نگه میدارن .. اگه یوقتی کسی هم کار واجبی با انسان جماعت داشته باشه، پشت خط میمونه!!!!!                               
الان همین گیم و بازیهای کامپیوتری نصف ذهن بچه و بزرگ رو اشغال میکنه و حقیقتاً چه بار آموزشی داره!؟  
حتی سیستم آموزشی ما (آموزش و پرورش)جوری طراحی شده که دقیقاً خودِخودِ ذهن مشغولیه!.. ذهن بچه و نوجوون و جوون رو باکوله باری از فرمول و محاسبات و مسائل غیر لازم پر میکنن که بقدر یه دوزاری هم نمی ارزه و هیچ کاربرد و منفعتی هم نداره به جز اجرای یه طرح شیطانی( جذب و گزینش نیروی انسانی متخصص مورد نیاز برای غرب؛ آمریکا و اروپا).. زمانیکه ما دبیرستان بودیم -همون سال اول یا دوم- یکی از رفقا از انگلستان اومده بود که اونجا سال دوم مهندسی راه و ساختمان میخوند .. این رفیق وقتی کتابای ما رو ورق میزد میگفت ما این ترم تازه داریم اینا رو میخونیم!... یعنی توی مملکت ما دقیقاً مطالب کاربردی روکه یه ذهن در سن بیست سالگی باید مطالعه کنه ، بچه رو مجبورش میکنن که توی سن 15 سالگی حفظ کنه .. به قول قدیمیا ازبرکنه!.. برای چی!؟ برای اینکه سیستم و نظام آموزشی ما توسط غربی ها پایه ریزی شده تا برای اونا نیرو تربیت کنه.. شما این رو از دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاه های معتبر ما نظیر دانشگاه شریف و دانشگاه پلی تکنیک امیرکبیر و دانشکده فنی تهران بپرس و ببین که چه تعداد درخواست کارمند و نیرو از اروپا و آمریکا براشون میاد...               

سه عمده مشاغل در متروپل -                 
یکی از رفقا به ما اعتراض میکرد که:"حاجی این حرفا چیه که میزنی!؟ .. ماهم تولید رزق و معیشت میکنیم دیگه .. خیار و هویج که پوست نمیکنیم!؟"
.. بهش گفتم که شما در جستجوی رزق و معیشت هستی نه تولید کننده اون.. هروقت با دستان مبارک گندم کاشتی و برداشتی
یا هر محصول زراعی دیگه- و یا پرورش گاو و گوسفند و مرغ و ماهی و غیره انجام دادی به حضرت شما میگن تولید کننده رزق و معیشت یا به قول بنده؛
" معیشت چی! "          
ما در متروپل سه دسته مشاغل عمده داریم که تقریباً بالای80 -70 درصد مشاغل در این سه گروه دسته بندی میشن:        
الف) مشاغل اداری(کارمندان بخش خصوصی و دولتی جمیع سازمانها-نهادها-مؤسسات-بانکها و غیره و غیره)  
 ب) مشاغل کسبه-تجاری-بازاری
ج) مشاغل شبکه حمل و نقل
  و همچنین سایر مشاغل مرتبط با جا به جایی
و اینها تماماً تیپ مشاغلی هستن که زاینده نیستن و فقط حرکات عرضی انجام میدن.. یعنی جابه جایی و پشتیبانی..          
و درواقع تولید کننده نیستن .. معیشت چی نیستن .. صاحبان این مشاغل و صنوف درحقیقت تیمار کنندگان و نگهداران سیستم و متروپل هستن و لاغیر!


متروپل و بستر گسترده فساد (آلودگی اخلاقی/ آلودگی زیست محیطی/ آلودگی ذهنی)-


آلودگی اخلاقی -

یه متروپل مستعد تولید آلودگی و فساده..  بستر بسیار مناسب و مساعدی برای ایجاد فساده..    

شما اگه در شهر یا روستای کوچیکی باشی اینجوری نیست.. میگن شهر کوچیکه خبر زود میپیچه!       

       
شما اگه در روستا یا شهر کوچیک زندگی کرده باشی 
خارج و داخل ایران فرقی نداره-  داستان کاملاً فرق داره..
مردم احتیاط میکنن .. میگن شهر کوچیکه خبر شیطونیا زود پخش میشه.. و همه جا پخش میشه .. توی جامعه کوچیک اینطوریه و بستر برای تولید و انجام فساد مهیا نیست.. ولی داخل یه متروپل قضیه کاملاً برعکسه.. بستر برای انجام فساد کاملاً مساعده و شما میتونی اینو به عینه ببینی.. اونقدر گستردگی وجود داره که هرگونه خلاف و فسادی هم که از افراد سربزنه شاید مدتها طول بکشه تا اخبار اون بپیچه.. طرف از این سرشهر میره اونور شهر و هرکاری که بخواد میکنه و هیچکس هم خبردار نمیشه.. میره دنبال کثافت کاری به زنه میگه وایسادم اضافه کاری!

آلودگی زیست محیطی-  در متروپل معجونی از فساد زیست محیطی وجود داره از آلودگی صنعتی / ماشینی و خودروئی/ زباله و پسماند شهری و بیمارستانی / فاضلاب و پسآب های سمی و بسیار خطرناک و الی آخر.. اما خطرناک ترین آنها آلودگی های خودروئی و مرتبط با وسایل نقلیه است..


به گزارش روزنامه همشهری مورخ شنبه 20 شهریور 1400 ؛  روزانه در کلانشهر تهران 8/5 میلیون خودرو تردد می کنند.. و این در حالیست که ما هم اکنون فقط حدود 10 میلیون موتورسیکلت نیاز به تعمیر و اصلاح داریم!!!


هرخودروئی که تولید میشود و چرخهای آن به حرکت درمی آید همانند تیریست که به قلب اُزن شلیک می شود!.. و هیچ قدرت و نیرویی هم توان بازدارندگی تولید خودرو را  -علی الخصوص درکشورما- ندارد.. و حتی حاضر نیستن که حرکت این چرخهای آلاینده(چرخهای متورسیکلت و اتومبیل) را ساماندهی کنن و ترتیبی بدن که در ازاء ورود یک خودروی جدید یک خودروی فرسوده از چرخه خارج شود.. یا طرح تردد زوج و فرد دائمی اجرا شود و غیره و غیره.. چرا!؟.. بعضی میگن چونکه اجرای اینگونه طرحها سود اونها رو تقلیل میده .. به دلیل کاهش مصرف بنزین و درآمدهای ناشی از ترافیک و غیره... بالاخره یه ترافیکی باید باشه تا شهرداری و رفقا و روئسا به بهونه اون بابت یه اتوبان 2 طبقه بی مصرف و چندتا بزرگراه میلیاردها میلیارد تومن پول به جیب بزنن.. ! .. بد میگن..!     
اما حقیر گمان دیگه ای دارم :
بنده میگم اینگونه طرحها نباید اجرا بشه چون احتمالاً خداوندان ما دستور تخریب دارن نه نجات و سازندگی .. اونا از شخص شیطان بزک کرده به ظاهرِ عرفا وهمچنین جنیان پشت پرده(مشاوران انجمن حجتیه)، مشاوره گرفتن که برای سلامت و ادامه نظام و متعاقب آن ظهور حضرت حجت ، می بایست تا سرحد مرگ کشور رو تخریب و ویران کنن.. نخندید لطفاً .. این اندیشه آخرالزمانی "مهدویون افراطیست!"
*     
( * مهدویون افراطی رجوع شود به : کتاب هالیوود و آخرالزمان صفحات 56 و 57 )

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد