و اینک آخرالزمان

و اینک آخرالزمان

به نام خدای مهربان - ارائه مطالب و مقالات آخرالزمانی
و اینک آخرالزمان

و اینک آخرالزمان

به نام خدای مهربان - ارائه مطالب و مقالات آخرالزمانی

متروپلیزم - Metropolism (قسمت هفتم-فایل صوتی دوم؛ تمرکز گرائی)

حالا میشه گفت که افراد به همین دانشگاه و مراکز علمی که تشیف میبرن برای آموزش و تحصیل و کسب علم و دانش : حالا پزشکی،مهندسی،نجوم،فیزیک،شیمی،زمین شناسی،جغرافی،تاریخ، سایر علوم انسانی و علوم پایه و کامپیوتر و آی تی و غیره و هرچه که هست قطعاً مسیری بسوی خدا و برای شناخت خدا هم در لابلای تمامی این علوم هست.. پس مادام که این علوم و دانش انسان رو به شناخت پروردگار نائل کنه و انسان بتونه دربین اونها اثر قدرت الهی رو پیداکنه، خودش بخودی خود جنبه کسب معرفت و عبادت داره.. علم ودانشی(کسب علم و دانش) که شما رو به هر طریقی به خدا برسونه و متوجهه خداکنه خودش یک نوعی از عبادته..      
چرا میگن که فضیلت قلم دانشمندان از خون شهیدان بیشتره!؟           
"مداد العلما افضل من الدماء شهدا" ..       
شاید بدین علت که از این مسیر هم خودت میتونی به خدا برسی(منظورخداشناسی هست) و هم راه رو برای دیگران هموارکنی..خب پس نتیجه میگیریم که انسان هبوط میکنه به زمین که آموزش ببینه و تربیت بشه.. اما آیا با شکم گرسنه میشه به این مهم پرداخت!؟         
پس اول باید دغدغه نان نباشد تا بتوان به تحصیل پرداخت.. و از همینجا نتیجه میگیریم که تامین و تولید معیشت در اولویت هست و ارجح هست به آن دو رکن دیگر یعنی تعلیم وتربیت وهمچنین  تامین سلامت...          
همانگونه که در فرازهای قبلی سخنرانی نیز اشاره کردم؛      
 تولید و تامین معیشت ارزشمندترین و گرانبهاترین شغله به این دلیل که نقش پایه ای و زیرساختی داره و نبود این شغل با پدیده قحطی برابره .. و عرق جبین و کدیمین اون کشاورز-دامدار باید قیمت نجومی داشته باشه..      
اما متاسفانه میبینیم که
work busy کاربیخودی کارالکی، نگهبانی آفتابه لگن توی متروپلها هزاران برابرِ زحمت کشاورزودامدارودامپرورومرغدار ارزشش بیشتره.. طرف داخل یه متروپل بقولی هیچکاره احسنِ معرکه است ولی چندصد برابر بیشتر از اون کشاورز-دامدار اجروقرب داره و پول درمیاره.. و این جای تاسفه .. مایه تاسفه...    
یکی از معضلات بزرگ متروپل همینه که اونجا بحث معیشتی وجودنداره.. یعنی تولید معیشت صورت نمیگیره...
حالا این سوال مطرح میشه که؛     
آقا وقتیکه بحث معیشت مهمترین رکن هست و داخل متروپل هم بحث تولید معیشت مطرح نیست و ملت مصرف کننده صِرف هستند، پس تامین خورد و خوراک ومعیشت مردم ازکجاست!!!؟      
پاسخ روشنه:     
متولیان امور مردم یا  درواقع همون
"نگهبانان متروپلها " ، دسترنج اطراف و اکناف رو به قیمت نازل و ارزون میخرن و دراختیار مردم و مصرف کنندگان داخل کلانشهرها قرارمیدن تا اونا رو سرپانگهدارن.. یعنی درواقع متروپلها رو سرپانگهدارن..      
حالا شما فرض کن که بحث معیشت و تولید رزق بخواد ارزش و جایگاه حقیقیش رو پیداکنه.. این مساوی هست با نابودی و سقوط متروپلها..  بحث قحطی مطرح نیست بلکه بحث این مطرح میشه که شما دیگه از اون به بعد به جای پول گوشی آیفون ، خونه شمال شهر، پورشه و کالای لوکس و لاکچری و دوردور و پاساژگردی و غیره و غیره باید اول هزینه معیشت و نون و آبت رو پرداخت کنی بنابرین دیگه مجالی برای متروپل بازی نمیمونه.. پول وپله و رمقی هم برای پرداخت تاوان لاکچری بازی .. سلبریتی بازی .. قرطی بازی و غیره و غیره نمیمونه!!!...        
اما نگهبانان و متولیان متروپل این فرصت رو برای شما فراهم میکنن که موارد معیشتی رو به بهای ارزون تهیه کنی ولی بجاش کالاها و خدمات عرضه شده توسط اونا رو به بهای نجومی بخری و روز به روز اونا رو ثروتمندتر کنی...


" شیطان – یهود – متروپل "

                          از متروپل هرچی درمیاد صرف خودش میشه، البته پس از کسر مالیات!!!.    
ساکنان متروپلها ، بردگان اربابان ثروتند..   
از کار و فعالیت مردم در داخل متروپل برای افزایش نقدینگی و رشد پول بهره برداری میشه که  90 درصد آن سرازیر میشود به جیب صاحبان ثروت – قدرت – مقام و الباقی خرج سرپا نگهداشتن خود متروپل و سکنه داخلش میشود..             
 نگهبانان متروپلها ابتدا با منوپلیزه کردن کشاورزی-دامداری، شریان حیاتی معیشت و رزق مردم رو در اختیار میگیرن و سپس با استفاده از این اهرم اونها رو وادار به بیگاری و بردگی درجهت افزایش سرمایه های خودشون میکنن..      
یهود به نسخه ابلیس متروپلها را طراحی کرد تا برای شیطان "گناه" و برای خودش "پول" تولید کند و بنابرین نتیجه کار و فعالیت مردم در متروپلها 2 بازده بسیار بزرگ دارد:          
1.تولید گناه و فساد جهت خوشایند و رضایت ابلیس   
2.تولید ثروت انبوه برای یهود (یا اربابان ثروت) 


" متروپلیزم و اعتیاد "

سیستم زندگی غلطی که جامعه به آن خو گرفته ، امامش متروپلها هستند و پیروانش عموم مردم !   
اعتیاد به نوع و شیوه ای از زندگی که هیچ ثمره و بازدهی ندارد و مصداق بارز و تعبیر بجای همان واژه  work busy است.        
در این زندگی متروپلی هرتولید و بازخوری هم که وجود داشته باشد صَرفِ حیات، حرکت و ابقاء خود سیستم(متروپلها)میشود.            
زندگی زنبور عسل چگونه است !؟             
زندگی مگس چگونه است !؟         
حیات مردم و زندگی متروپلی بیشتر شبیه به زندگی مگس است !         
اعتیاد به بار و دیسکو و کافی شاپ – اعتیاد به پاساژگردی خیابان گردی ولگردی –  اعتیاد به سگ و گربه بازی و سگ گردانی - اعتیاد به انواع و اقسام گیم و بازیهای ذهن نابودکن کامپیوتری - اعتیاد به نت و انواع و اقسام شبکه های اجتماعی – اعتیاد به شاپینگ – اعتیاد به میهمانی ها و دورهمی های حرام غیر واجب – اعتیاد به فست فودینگ – اعتیاد به دوردور –  اعتیاد به فوتبال و دربی و استقلال و پرسپولیس و برنامه نود – و و و بسیاری از موارد دیگر که ذکر آن خارج از حوصله است..         

یه برنامه مستند آمریکائی بود که از تلویزیون خودمون هم پخش شد.. این برنامه اختصاص داشت به بررسی علل از بین رفتن دو سه نفر بر اثر مصرف گوشت آلوده (گوشت فاسد) در کشور آمریکا...          
دهها نفر بر اثر مصرف همبرگر مسموم شده بودن و دو سه نفری از اونها هم فوت کرده بودن..  
نکته خیلی جالب و بسیار تکان دهنده ای که ضمن همین برنامه بهش اشاره میشد همین مسئله منوپلیزیشن گوشت مصرفی در کشور آمریکا بود.. اونجا عنوان شد که خرید و توزیع و عرضه گوشت گرم در کشور آمریکا تنها در اختیار 4 شرکت معظم هست(یعنی کاملاً منوپلیزه هست)..
یعنی آمریکای پهناور با سیصد - چهارصد  میلیون نفر جمعیت تمام گوشت مصرفیش رو تنها 4 شرکت تامین میکنن.. یعنی اینکه هرکی دامپروره و تولیدات دامی انجام میده متعهده و باید که گوشت زنده رو بفروشه به یکی از این 4 شرکت وگرنه از چرخه بازی خارجه و توقیف و پلمپ میشه و مجوزش لغو میشه..

خب این میشه یه نمونه مثال بارز و واضح از بحث منوپلی و انحصار.. و شما میبینی که بهمین سادگی 4 تا خانواده یهودی بازار کامل گوشت قرمز مصرفی در آمریکا رو در اختیارِتامِ خودشون دارن.. اینها و امثال اینها، فردا روزی هرجوری که بخوان میتونن دولت و ملت آمریکا و هفت جد و آبادشون رو برقصونن و بچرخونن!           
حالا این درخصوص بحث گوشت مصرفی بود اما درخصوص سایر محصولات علی الخصوص تولیدات و اقلام معیشتی هم این موضوع مصداق داره ... و اینگونه هست که شریان اقتصادی
خصوصاً معیشت مردم- در اختیار اقلیتی قرار میگیره ... و اینگونه هست که یکی از ابزار های قدرتمند کنترل مردم (یعنی منوپل شدن امور معیشتی مردم) متولد میشه!                
و هنگامیکه موضوع معیشت مردم
سلامت مردم تربیت مردم  انحصاری شد و تحت اختیار اقلیتی (یا اربابان ثروت و یا خود دولتها) قرارگرفت، هرگونه که آنها برای خلق الله تعیین خط مشی نموده و برنامه ریزی کنن، توده ها نیز ناگزیر به متابعت هستن ولو اینکه مسیر تعیین شده توسط این اربابان، مسیر بردگی و اسارات و نوکری بوده و بسوی جهنم باشه. 


: Work busy *  در اصطلاح به کار و فعالیتی گفته می شود که صرفاً برای گذراندن زمان و مشغول ماندن انجام می شود، اما به خودی خود ارزش واقعی کمی دارد یا اینکه اصلاً ارزشی ندارد!


و درپایان این فایل صوتی به شکل خلاصه عرض میکنیم جمع بندی بحث چنین بود که ؛                    
در متروپلها کار مثبتی صورت نمیگیرد و اگر منطقی و عمیق بررسی شود خواهیم دید که در متروپلها
work busy اتفاق می افتد. مردم در متروپلها بردگان مفلوکی هستند درحال پیمودن مسیری که خط مشی آن از پیش توسط اربابان ثروت و قدرت و مقام(یا همان کنترل کنندگان مردم) برای ایشان تعیین شده.  
و نتیجه این
work busy  بردگان و اسیران متروپلها تنها به افزایش ثروت اربابان و خداوندان پول می انجامد. ساکنان متروپلها(متروپل نشینان) یا کارگرانِ اربابان ثروتند یا نگهبانان ثروت و سرمایه ایشان، و یا عامل ازدیاد آن  بی آنکه خود بدانند!

پایان فایل صوتی شماره دو   

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد